
9 دی: یه روز بابام یه گلدون با گلش خرید آورد گذاشت رو تاقچه. آقا من تا سه روز بهش آب می دادم... روز سوم وقتی از سر کار اومد، گلدونو برداشت، یه سینی با چاقو آورد، شروع کرد به قاچ کردن گلدون. اون جا بود که ما تازه فهمیدیم آناناس چیه!
(برگرفته از واقعیت های دهه شصت!)
لطفا برای حمایت از ما از محصولات فروشگاه دیدن کنید: